۱۳۸۸ بهمن ۷, چهارشنبه

تاريخ همواره تكرار مي شود / مروری بر گفتگوی تاریخی شاه با نیوزویک سوم مهر 1357

تصور براين است كه اين روزها و مخصوصا بهمن ماه تداعي گر انقلابي است كه بعد از سپري كردن عمر 30 ساله خود امروز درحال تكرار تاريخ است ناگزير وناخواسته پا جاي پاي رژيمي كه به دست انقلابييونش سرنگون شد مي گذارد، مروري بر گفتگوي تاريخي شاه با نيوزويك در سوم مهر 57 درست  4 ماه قبل از خروجش از ايران براي هميشه مهر تاييدي بر اين باور است كه ديكتاتورها چه قدر شبيه هم هستند .


گزیده ای از گفت و گوی محمدرضاشاه با "پل مارتین" خبرنگار هفته نامه "نیوزویک" – سوم مهر 1357




هفته گذشته محمد رضا شاه پهلوی به امید اینکه خشم صدها هزار نفر گروه مخالف خود را تسکین دهد، اجازه داد که به نحوی بی سابقه مباحثات مجلس آشکارا از طریق تلویزیون پخش شود. مخالفین شاه اما از این برنامه خیلی بیش از خود او استفاده کردند. 9 تن از اعضای مخالف شاه با حرارت زیاد از «جمعه ی سیاه» یاد کردند، روزی که ارتش بیش از صدها نفر از تظاهر کنندگان میدان ژاله تهران را قتل عام کرد. یکی از نمایندگان به نام احمد بنی احمد گفت: «این قتل عام می توانست فقط به فرمان یک دیوانه باشد.» نماینده دیگر یعنی محسن پزشک پور اظهار داشت: «باعث تاسف است که به جای درک نظرات مردم، دولت با شمشیر کشیده با آن ها روبه رو شد.»



محمد رضا شاه پهلوی همچنین در گفت و گوئی با خبرنگار نیوزویک «پل مارتین» شرکت کرد. وقتی که پل مارتین به کاخ تابستانی شاه که منظره تهران کاملا از آن پیداست فرا خوانده شد، شاه ایران را مشوش و و خسته یافت. حتی شاه در یک لحظه از گفتوگو با مصاحب خود سوالی را مطرح کرد و گفت: «من در نظر ندارم از شما جوابی دریافت کنم اما سوالم این است که غرب چه خواهد کرد اگر ایران جهت خویش را عضو کند؟» که مارتین جواب آمادهای برای این سوال نداشت. گزیده ای از این گفت و گو را بخوانید:



*این هفته، هفتهی تقریبا آرامی بود. آیا شما فکر میکنید به کنترلی دائمی بر اوضاع دست یافتهاید؟



- فکر میکنم شخص باید همیشه برای مسائل نامشخص محتاطانه ابراز عقیده کند. هفتهی پیش روز پنجشنبه (16 شهریور) در موقعیت سختی قرار داشتیم و سقوط خیلی نزدیک بود. مردم حدود و قانون را رعایت نمیکردند و کوچکترین توجهی به اخطارهای دولت نداشتند. این حقیقت را باید اعتراف کرد که آنها می توانستند هر چیز را که بخواهد به دست آورند.



*آیا شما احساس کردید که شخصا موقعیت خطرناکی دارید؟



- من هرگز به طوری جدی در این باره فکر نکردهام. ولی دیگر صحبت از مسائل شخصی نیست. مسئله مهم این است که بر سر کشور چه خواهد آمد. نزدیک بود کشور گرفتار هرج و مرج شود.



*آیا در موقعیت ارتش هرگز دچار تردید شدهاید؟



- نه هرگز!



*در باره گزارشهای مربوط به ترک خدمت، تحویل اسلحه و آتش گشودن سربازان به روی یکدیگر چه میگویید؟



- این گفتهها حقیقت ندارد. دو یا سه نفر که دو ماه پیش خرابکار بودند به لباس ارتش در آمده بودند. شما میتوانید همیشه اینطور آدمها را بیابید. این ارتش متشکل از سربازان وظیفه است.



*ولی اگر ارتش برای مدت طولانی وادار به جنگ خیابانی شود، آیا شما میتوانید به وفاداری ارتش اعتماد کنید؟



-اینها سوالاتی است که خودتان هم نمیتوانید جواب صریح به آن بدهید. اگرهای بسیاری وجود دارد، زندگی این است. تاریخ ملتها همین است...من همیشه عقیده دارم که وظائفی هست که باید انجام دهم و عقیدهام هنوز همان است. من برپا خواهم بود تا اینکه زمانم به سر آید. این خوب است یا بد؟ مهمترین نکته همین است که من آن را پوشیده نگاه میدارم.



*بعد چی؟ این مطلب ما را به کجا میرساند؟



- اصلاحات. سعی بر این که بهترین کار را برای سبک کردن مشکلات مردم انجام دهیم. البته ما حتما برنامه فضای باز سیاسی را ادامه خواهیم داد و کشور را برای انتخاب آزاد آینده آماده میسازیم.



*آیا میتوانیم دستگیری وزیران سابق، تجار و کارمندان را علامت این بدانیم که شما قصد دارید مبارزه ضد فساد خود را تا هر کجا پیش رفت ادامه دهید؟



- این طور فکر میکنم. مسلما این افراد به محاکمه کشیده میشوند.



*اگر پای یکی از بستگان شما به میان کشیده شود آیا کار را متوقف میکنید؟



- سه ماه پیش من یک فرمان برای همه افراد خانوادهام صادر کردم و مطمئن هستم فرمانم مورد توجه واقع شده است.



*آنچه که اتفاق افتاد آشکارا برای شما یک شوک بود. آیا شما عظمت و بزرگی مشکل را درک کرده بودید؟ وسعت فساد را میدانستید و بیماریهایی را که باعث این همه نارضاییها شده بود میشناختید؟



- بیپرده بگویم: نه! ولی دقت کنید وقتی ما در باره فساد صحبت میکنیم نباید فراموش کنید که فساد همه جا وجود دارد. ما اکنون در بارهی فساد صحبت میکنیم، زیرا درصددیم آن را ریشهکن سازیم. این بدان معنی نیست که شما مردم مغرب زمین همه فرشته هستید.



*آیا دورنمایی از آشتی با روحانیون را میبینید؟



- اگر آنها قانون اساسی را رعایت کنند چرا نه؟ ولی اگر آنها به قانون شکنی خود ادامه دهند، وضع دیگری پیش می آید.



*آیا درخواست خلع ید و یا مرگ شما متاثرتان میکند؟



- بله و نه. بله، چون این در کشوری اتفاق می افتد که باید دید از کجا حرکت کرده است و به جایی رسیده است که امروز هست. از طرف دیگر من آنهایی را که این فریاد از ایشان برخاست میشناسم. تمام جمعیت نبود که این حرفها را فریاد میکرد. و علاوه بر آن، این اولین بار هم نبود که این حرفها را میشنیدم. قبلا هم در ایالات متحده شنیده بودم.



*شما عوامل خارجی را مسوول حوادث ایران قلمداد کردید. این عوامل چه کسانی هستند؟



- آیا بیانیهی آقای مارشه رهبر حزب کمونیست فرانسه را دیدهاید؟ و همینطور احزاب اسپانیا، ایتالیا، سوئد و دیگران را؟ همه آنها یک زبان دارند و حمایت از این مردمی میکنند که آن شعارها را بالا برده بودند. این دیگر واضح است و همه آن را میدانند. من اسم از جای خاصی نمیبرم، اما این امر وحدت منافع این افراد را نشان میدهد.



*آیا خط مشی سیاسی جیمی کارتر برای پیشرفت حقوق بشر کوششهای شما را در دموکراسی بخشی کمک کرد یا عقب انداخت؟



- ما در همان جهت قدم برداشتیم. ولی من نمیتوانم رابطهی مستقیمی بین حقوق بشر و شعارهایی که فریاد میشد ببینم.



*در یک چنین موقعیتی چرا اجازه دادید صحبت داغ مخالفین ضد دولتی از تلویزیون پخش شود؟



- من فکر میکنم دولت میخواست نشان بدهد که مجلس محل مباحثه است؛ حتی اگر این مباحثه حمله به دولت باشد. خیابان جای مباحثه نیست. این نشان میدهد که ما از یک طرف قانون و نظم داریم و از طرف دیگر سیاست باز.



*از این تغییرات ناگهانی چه درسی آموختید و کشور چه آموخت؟



- آموختم اگر برنامه آزاد سازی باید ادامه یابد، این بهایی است که باید برایش پرداخت.



*هرج و مرج در خیابانها؟



- نه منظورم این است که اگر شما بخواهید دموکراسی به دست آید، باید قانون را در نظر بگیرید. در غیر این صورت چگونه دموکراسی به دست میآید؟ امیدوارم به این معنی نباشد که حکومت نظامی ادامه خواهد یافت. برای 25 سال بود که ما نیازی به حکومت نظامی نداشتیم. من مطمئن هستم که خواهیم توانست قبل از سر آمدن شش ماه حکومت نظامی را ملغی کنیم.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر